در
باره بیانیه 21
نفر از رفقای
مرکزی حزب
اسماعیل
مولودی 16 اوت 2004
این
بیانیه در
ادامه نظرات
راست این
رفقاست. برای
هر خواننده ای
روشن است که
این ا دبیات و
فرهنگ چه
نظراتی است. این
بیانیه در
تداوم چنگ و
دندان نشان
دادن و خط و
نشان کشیدن
برای رفقای
حزبیتان است.
همه میدانند
که این بحثها
نقد شده . این
حزب به مجلس
موئسسان
نمیپیوتدد
براست جامعه
دهها سال است
نه گفته. ما
حزب انقلاب
اجتماعی
هستیم منطقه
ای فکر
نمیکنیم و سنتهای
راست را از دهها
سال پیش و هر
روزه بنقد
میکشیم.
بیانیه
طبق معمول پر
از ناسزا
شانتاژ و
حقایق را
وارنه جلوه
دادن است. در
پاراگراف دوم
مینویسد
(ويژگى
بحران كنونى
ابعاد زير
پاگذاشته شدن
سنت هاى حزب
در دوره منصور
حكمت و چيرگى
معيارها و
ارزشهاى عقب
مانده بر حزب
است.)
این
شبیه لاف در
غریبی ... است
ویا بقول
کردها (به چمه شاری
که س نم ناسی
خوم هل کی شم
پر به کراسی)
رفقا دوره
شارلاتانیسم
سیاسی
خودرا با
دوره منصور
حکمت مقایسه
نکنید همه
بهتان میخنندند.
حداقل مواظب
تاریخ سیاسی مدتی که
در جوار منصور
حکمت بودید
باشید. در دیگ
باز است حیای
شما کجا رفته؟
البته این هم
متد شماست
برای پیشبرد
نظرات
راستتان بهر
وسیله ای
متوصل میشوید
ازجعل و
استراق سمع
گرفته تا...
در
بیانیه این
رفقا آمده(
صفحه 6 - حزب
كمونيست
كارگرى حاصل
تعادل قوائى
ميان حكمتيسم
و چپ فرقه اى و
سنتى است.)
آیا به
نظر شما
حکمتیسم یعنی
بکار بردن
فرهنگ شانتاژ؟
مثل بکار بردن
پولپوتیسیم و
تئوریزه کردن آن در
مقابل رفقای
هم کمیته ای
تان. قول
بهتان میدهم
اگر در زمان
منصور حکمت از
مجلس موسسان
یا رفراندوم
حتی اسم
میآوردید بلایی
مثل مستعفیون
سرتان میآمد.
نه اشتباه
میکنید دارید
زیادی لاف
میزنید. حکمتیسم
یعنی انقلاب
که شما ازش
میترسید و میخواهید
متمدنانه در
تدارک دولت
موقت با
گروههای راست
جامعه باشید.
فکر میکنم
شما در بیانیه
تان نشان
دادید که همان
اندازه از
حکمتیسم
میدانید که
برژنف از
مارکس
میدانست. من
کاملا موافق
نظر رفیق نادر
بکتاش در مورد
بیانیه تان
هستم که
میگوید. ؛ اما
بيانيه 21 نفر
آبروريزی محض
و بازگشت به تحزب
مجاهدينی -
قاسملويی -
آخوندی است.