در حاشيه رويدادها

کاظم نيکخواه

ما نميگذاريم کبرا اعدام شود

کبرا رحمان پور دوباره در يک قدمي اعدام قرار گرفته است. او را در سراسر ايران و در جهان ميليونها نفر ميشناسند. زيرا او به سمبل قربانيان حکومت توحش اسلامي تبديل شده است. او پرونده ميلونها نفر قربانيان اين نظام مرگ و چپاول و توحش و ضد شئون انسانيت را براي همگان گشوده است. او نماينده زنان و مردان سنگسار شده است. او ياد آور درد و رنج و مشقت ميليونها خانواده به فقر کشيده شده است. او نماينده دختران جان به لب رسيده و فراري است. او سمبل موقعيت دردناک دختران در اين جامعه بلازده است. او سرنوشت دردناک کودکان بار آمده در اين جامعه را با خود حمل ميکند. او سمبل و نماينده قربانيان کثيف ترين توحش قرن بيست و يکم است. از همين رو سرنوشت او به موضوع جدال بشريت متمدن با نمايندگان جهل و توحش طبقه سرمايه دار تبديل شده است. اين مهم است که او نجات يابد. ميگويند خانواده مقتول رضايت نميدهند. به حکم قانون قصاص خانواده مقتول ميتوانند از قاتل انتقام بگيرند. ظاهرا حکومتيان مسئوليتي در قبال زنده ماندن يا نماندن او ندارند بلکه خانواده مقتول هستند که تصميم گيرنده اند! گويا اين ميليونها نفري که ميخواهند و مبارزه ميکنند که کبرا زنده بماند بايد مبارزه خود را بر عليه اين خانواده به پيش برند! همه ميدانيم که همين مبارزه اين ميليونها نفر است که حکومت توحش اسلامي را با کارنامه اعدام و سنگسار قريب صد هزار نفر زن و مرد، ناچار کرده است که خود را با زبوني پشت سر يک خانواده پنهان کند. اين مبارزه ماست که باعث شد کبرا از زير دار در لحظه آخر باز گردانده شود و جلادان "طناب را گم کنند". اين بار هم حرف ما مثل مينا احدي اينست که "آنها که حکم اعدام و قصاص داده اند بايد حکم را لغو کنند". و اين مبارزه ماست که ميتواند جلوي اين توحش را بگيرد و کبرا را مثل افسانه نوروزي به ميان خانواده رنج ديده اش بازگرداند. بشريت متمدن بايد عليه مجازات اعدام به طور کلي و اعدام کبرا رحمان پور قاطع تر از قبل بايستد. ما نميگذاريم و نبايد بگذاريم کبرا اعدام شود.

سرنوشت اکبر گنجي

سرنوشت گنجي و اعتصاب غذاي او به موضوعي سياسي تبديل شده است. او در آستانه مرگ قرار دارد. گنجي قرباني نظامي است که خود يکي از پايه گذاران و گردانندگان آن بوده است. اما جمهوري اسلامي و هيچ نيرويي حق ندارد گنجي و هيچ کس ديگر را بخاطر ابراز مخالفت و بيان عقايدش به بند بکشد. گنجي و همه زندانيان سياسي بايد فورا و بدون قيد و شرط آزاد شود. حکومت اسلامي حق ندارد کسي را بخاطر نظراتش زندان کند. هيچ حکومتي اين حق را ندارد. زندانهاي سياسي نبايد وجود داشته باشد. اي کاش همه کساني که از آزادي گنجي دفاع ميکنند همچون مادر منوچهر و اکبر محمدي از آزادي همه زندانيان سياسي دفاع ميکردند. اي کاش اينها کشتار بيرحمانه زندانيان سياسي در اين بيست و شش سال گذشته را صريحا محکوم ميکردند و مشاهدات و اطلاعات خود را در اين زمينه در اختيار مردم رنجديده ميگذاشتند. اي کاش مثل ما ميگفتند آزادي بدون قيد و شرط سياسي بايد به قانون اساسي جامعه تبديل شود و زير بي قيد و شرط خط ميکشيدند. و اي کاش خواهان برچيده شدن حکومت مذهبي از جامعه بودند. به دلايل قابل فهمي بيشتر سينه چاکان اکبر گنجي که اساسا همان بقاياي دوم خرداد و جريانات ليبرال اسلامي هستند مشغله و هدفشان اينها نيست. اينها ميخواهند شرايط وخيم گنجي را دستمايه اي براي جلو کشيدن سياستهاي عقيم و شکست خورده خويش کنند. گويا اينکه مردم در تظاهراتها و اعتراضاتشان گفته اند و ميگويند آزادي و برابري ميخواهند، حکومت مذهبي نميخواهند، خامنه اي بايد برود، کل حکومت بايد برود، آزادي بايد به قانون جامعه تبديل شود، عدالت اجتماعي بايد پياده شود و غيره مهم نيست اما وقتي گنجي ميگويد خامنه اي بايد برود بخاطر زنداني بودنش جهان بايد برايش هورا بکشد و سکان رهبري را بدست ايشان دهد! اين کمي زيادي است دوستان! بي شک اين بيان شجاعانه اي در زندان رژيم اسلامي است. اما مردم ايران از اين بيشتر را گفته اند و از اينها بيشتر را ميخواهند. مطمئن باشيد به نسخه هاي ليبرال - اسلامي به هيج قيمتي رضايت نميدهند. عجالتا بگذاريد گنجي آزاد شود. بگذاريد کاري کنيم که همه زندانيان سياسي آزاد شوند. در مورد سياستها و نظرات گنجي و شرکا مردم قضاوتشان را با صداي رساتري که براي شما هم قابل شنيدن باشد به اطلاعتان خواهند رساند.٭