از انترناسيونال ۵۸،  جمعه  ۱  آبان  ۱۳۸۳ -  ۲۲ اکتبر ۲۰۰۴
-------------------------------------------------------------------------------

 

نامه سرگشاده به لارش اوهلي رهبر حزب چپ سوئد

در مقابله با مک کارتيسم همراه شما هستيم!

تبليغات ضد کمونيستي چند هفته اخير بورژوازي سوئد و حملات هيستريک به شخص شما و حزب چپ را دنبال کرده ايم. دستاويز و بهانه هاي اين حملات ظاهرا تاريخ و گذشته حزب شما در همسوئي و بعضا همگامي با بلوک شوروي سابق است. موضع انتقادي و اما حمايتي تان از کوبا و همچنين موضوع مهاجرين سوئدي در دهه سي به شوروي نيز از جمله اين بهانه ها است. ميگويند خود را کمونيست نناميد!

حقيقت اين است که استبداد حاکم در بلوک شوروي سابق و بي حقوقي مردم تحت حاکميت اين بلوک، نه در اصول و نه در عمل ربطي به کمونيسم مارکس ندارد. در آنجا نه کار مزدي لغو شد و نه دولت کارگري باقي ماند! وضعيتي که در شوروي سابق برقرار بود، حاصل شکست انقلاب کارگري بود. کمونيسم و سوسياليزم در همان دهه اول، در مقابل دولت گرائي اقصادي و دولت پليسي و سرکوبگر بورژوازي نوخاسته برهبري استالين، شکست خورد. آنچه بپا شد نه سوسياليسم که يک سرمايه داري دولتي بود. شوروي سابق سرمايه داري دولتي را "کمونيسم" ناميد و به اين ترتيب آرمان برپائي جامعه کمونيستي و انقلاب کارگري براي رهائي از استثمار و کار مزدي به شکست کشيده شد. از آنزمان، کمونيسم کارگري مارکس از دو سو در منگنه قرار گرفت و به حاشيه رانده شد: زير فشار مدل دولتي سرمايه داري شوروي سابق و البته تحت نام کمونيسم و زير فشار تبليغات ضد کمونيستي بورژوازي غرب. کار اولي با فروپاشي شوروي تمام شد و دومي خود در ابعادي عظيم که تا کنون جهان شاهد آن نبوده است، همه جا و همه چيز را به تباهي و قهقرا کشانده است.

اما اين دوران مدتهاست بسر رسيده است. در دنياي امروز اميد براي يک زندگي بهتر و آرمان رهائي بشر از قيد استثمار و برپايي جهاني شايسته انسان، ريشه دار و قدرتمند است. اين آرمان که در طي تاريخ همواره به اشکال مختلف و با برداشت هاي متفاوت وجود داشته است، در شکل کامل و علمي خود کمونيسم نام دارد. نه دست اندازي جنبش هاي ديگر به آرمان و اهداف کمونيسم و بدنام کردن آن و نه تشبثات و تبليغات مک کارتيستي بورژوازي که هم اکنون در سوئد جريان دارد، از حقانيت و ضرورت آن نمي کاهد. حملات ضد کمونيستي بورژوازي سوئد بايد پاسخ درخور بگيرد. ميگويند خود را کمونيست نناميد! حتي ميخواهند حق کمونيست ناميدن شما را نيز نقض کنند. بايد بيادشان آورد که دوره هياهوي "پايان تاريخ" و "کمونيسم مرد" سالهاست بسر رسيده است. معلوم شد که تاريخ به پايان نرسيده و کمونيسم نيز نمرده است. اما ديديم که چگونه با اعلام "پايان تاريخ و کمونيسم مرد"، بربريت در چه ابعاد عظيمي گسترش يافت. اينها را گفتند تا اين قهقرا و عقبگرد را به بشريت تحميل کنند. جنگ هاي قومي، رشد مذهب و خرافه، گسترش راسيسم، عروج بيسابقه تروريسم، کاهش رفاه، افزايش گرسنگي و مرگ و مير و دهها نوع از مصائب ديگر در ابعادي هولناک جهان را به لجنزاري تبديل کرد. معناي زميني "کمونيسم مرد" معلوم شد. معلوم شد که دنيا بدون "خطر" کمونيسم و سوسياليسم که افسار بر بورژوازي نهد، بربريت در انتظار ماست.

اما هرگز جهان تا اين حد نيازمند و تشنه کمونيسم نبوده است. مارش عظيم ضد جنگ دو سال قبل در سراسر جهان، تظاهرات هاي گسترده کارگري براي بهبود شرايط کار در قلب اروپا، گسترش احساس همدردي با مردم فلسطين، تنفر از تروريسم اسلامي و غيره فقط سر نخ هائي به اين حقيقت است. بايد به اين جنبش و اين نياز باور کرد و به آن اتکا کرد. دوره پيشروي کمونيسم کارگري و مارکسيستي است. و جا دارد اشاره شود که به همين دلايل، اکنون کمونيسم در ايران به يکي از آکتورهاي اصلي صحنه سياسي و اميد مردم بدل شده است.

در اين ميان اما کار اين احزاب، نمايشي از دوروئي و ريا هم هست. روشن است که قصد اينها از يکسو تغيير معادلات بين احزاب و ائتلاف هاست بنحوي که با فشار بر شما حزب را متشتت کنند و از سوي ديگر سياست سوسيال دمکراتها در همکاري با شما را با مشکل روبرو کنند و به اين ترتيب بلوک چپ پارلماني را تضعيف کنند. اين يک هدف آنهاست. اما هدف اصلي و محوري اين کمپين مقابله با رشد چپ گرائي در جامعه است. بورژوازي سوئد نگران رشد و حضور سياسي کمونيسم است. اين هيستري ضد کمونيستي ريشه اش اينجاست. به نظر ما حزب شما تنها دريچه اي به يک حمله گسترده تر به جناح چپ جامعه است. اينها خود را براي حمله به دستاوردهاي کارگران و مردم سوئد در ابعادي گسترده تر آماده ميکنند. بايد اين سياست را به شکست کشانيد. احزاب راست و سوسيال دمکرات برپا کنندگان دهها اسکاندالند. اينها هنوز در مورد رابطه حسنه و بده بستان احزابشان در طي جنگ دوم با آلمان نازي دم فرو بسته اند! پرونده جنجالي استراق سمع و تحت نظر گرفتن کمونيست ها و فعالين کارگري در دوره جنگ سرد (ماجراي معروف IB) هنوز در ذهن همگان است. اينها به رشد فاشيسم اسلامي کمک کردند. اين احزاب بايد هنوز به مردم پاسخگو باشند. پاسخ اين تبليغات يک دفاع قاطع از کمونيسم و پافشاري بر ضرورت، مطلوبيت و امکانپذيري کمونيسم بعنوان يک نظام اجتماعي پيشرو است.

بدينوسيله از طرف تشکيلات سوئد حزب کمونيست کارگري ايران، کمپين مک کارتيستي بورژوازي سوئد عليه شما و عليه کمونيسم را محکوم ميکنم. پاسخ ما به کمپين ضد کمونيستي اخير، دفاع بي قيد شرط و شفاف از کمونيسم است. تلاش براي روي آوري کارگران و مردم حق طلب و آزاديخواه به کمونيسم مارکس است. ايجاد يک صفبندي راديکال و محکم در مقابل تعرض بورژوازي به دستاوردهاي طبقه کارگر و دستاوردهاي رفاهي مردم سوئد ضرورتي است که تنها از کمونيستها، کمونيستهائي که صريحا از مارکس و نابودي نظام بردگي مزدي دفاع ميکنند و بي قيد و شرط مشغول سازمان دادن جنبش اجتماعي طبقه کارگر عليه نظام استثمارگر سرمايه داري هستند، کساني که سوسياليسم را آرمان خود و امر همين امروز بشر ميدانند، ساخته است.

زنده باد کمونيسم کارگري!

سيامک بهاري،

دبير تشکيلات خارج کشور حزب کمونيست کارگراي ايران - واحد سوئد

٢١ اکتبر ٢٠٠٤